گزارش سبزوار پيام


گزارش / تاریخ: 19 دي 1392 / کد مطلب: 7688 / نظرات: 0


پنج شهید کربلای هویزه، بلند قامتانی که بر تارک دیار سربداران می درخشند


پنج شهید کربلای هویزه بلند قامتانی که بر تارک دیار سربداران می درخشند  پنج شهید کربلای هویزه از دیار سربداران، بلند قامتانی که مظلومانه در دفاع از میهن اسلامی شربت شهادت نوشیدند و برای همیشه بر تارک این دیار می درخشند.
 
به گزارش ایرنا، شهدای هویزه از نخستین شهدای دوران دفاع مقدس بودند که در راه دفاع از اسلام ، انقلاب ،نظام و میهن اسلامی به فیض والای شهادت نائل آمدند، سبزوار دیار سربداران پنج تن از فرزندان غیور خود را در کربلای هویزه تقدیم کرد.

کربلای هویزه در 16 دیماه سال 1359 در جنوب غرب شهر هویزه به وقوع پیوست و طی این عملیات چندین تن از نیرو های مردمی و دانشجویان پیرو خط امام به فرماندهی شهید علم الهدی در محاصره تانک های دشمن قرار گرفته و تا آخرین نفس با بعثیان کافر جنگیدند تا اینکه در نهایت در جنگی تن به تن ،زمانی که نیرو های کمکی به آنها نرسید مظلومانه در زیر تانک های دشمن به شهادت رسیدند و پیکرهای پاک آنان در هویزه مدفون شد.

پنج شهید هویزه از دیار سبزوار شامل شهیدان محمد فاضلˈ ، ˈحسن فتاحی ثانیˈ ، ˈمجید مهدویˈ ، ˈسید مصطفی مختاریˈ و ˈمجید کریمیˈ از دلیر مردانی بودند که با نثار خون خود جاودانه شدند و نام نیک سبزوار را دیگر بار در تاریخ ایران زمین به بزرگی ، دلیری و جوانمردی ثبت و ضبط کردند.

در سی و سومین یادواره این شهدا، بیان گوشه ای از زندگینامه این پرستو های مهاجر کمترین ادای احترام به تمامی لاله های گلگون کفن ایران اسلامی است، همان هایی که ابرقدرت ها را به خاک مذلت نشاندند و تا دنیا دنیاست قصه رشادت های فرزندان این مرز و بوم، مکرر و مکرر به بزرگی یاد خواهد شد.

ˈ شهید حسن فتاحی ˈ در سال 1333 در خانواده ای مذهبی در سبزوار چشم به جهان گشود ، دوران مدرسه و دبیرستان را در این خطه گذراند.

در سال 54 به دانشکده علوم مشهد راه یافت و تکیه کلامش این بود ،عدم تعهد یک عالم و متفکر ، مساوی با بی علمی و بی فکری اوست و جدایی دین از علم به همان اندازه خطرناک است که جدایی دین از سیاست .

وی به مساله ولایت فقیه اهمیت زیادی قائل بود و پس از فرمان امام (ره) چون محرومیت روستائیان را از نزدیک لمس کرده بود جذب جهاد سازندگی شد.

شهید فتاحی از مولایش امام علی (ع) آموخته بود که ˈ خوب خانه ای هست دنیا به شرط آنکه و برای کسی که خانه دائمی خود نداند .ˈ

وقتی از دو چاهی که محل ماموریتش بود برای زیارت مادر به سبزوار آمد و به مادر گفت آیا تداوم واقعه کربلا را می شنوی که ندا می دهد ˈ هل من ناصراً ینصرنی ˈ ؟، اجازه رفتن به میدان جنگ را به من بده که مرا برای چنین روزی پروریده ای.

و مادرش در پاسخ گفت: آری فرزندم جانمان فدای اسلام از همین جا بگو لبیک یا ابا عبدالله، خدا به همراهت پسرم و آخرین وداع را با مادر کرد و به جبهه رفت و در کربلای هویزه با چند تن دیگر از همفکران و همدلان مستقر شد و در 16 دی ماه در معیت ˈگروه اخلاصˈ پس از مدتی ستیز با بعثیون کافر شهد شهادت نوشید.

شهید مجید مهدویˈ در سال1335 در خانواده ای مذهبی در سبزوار به دنیا آمد از همان کودکی آثار مهربانی ،فداکاری و مناعت طبع در او موج می زد و با گذشت زمان خصلت های انسانی اش بارزتر و شکوفاتر می شد، شخصیتی مستقل ، متین و صمیمی داشت و تفکر در مسائل و اخلاص عمل از ویژگی های او بود.

شهید مهدوی در دوران سربازی پخش اعلامیه های حضرت امام را که در محیط نظامی زمان طاغوت کار مشکلی بود انجام می داد و در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی و تحقق آرمان های خویش فعال بود و زمانی که هنوز 50 روز به پایان سربازی اش مانده بود به دستور امام امت از سربازخانه گریخت و بر فعالیت های انقلابی اش افزود.

وی از ابتدای تاسیس جهاد سازندگی تمام توانش را در خدمت این نهاد برخاسته از متن انقلاب قرار داد تاجایی که برای همه ثابت شده بود که او مرد عمل است زیرا از تخصص در جهت تعهدش به اسلام و خدمت به محرومان بیشترین استفاده را می کرد.

در اولین روزهای جنگ تحمیلی وظیفه جدیدی بر دوش خود احساس می کرد زیرا به نظام جمهوری اسلامی به عنوان زمینه ساز ظهور حضرت مهدی (عج ) می نگریست لذا در اولین روزهای جنگ با گروه اعزامی جهاد خراسان عازم جبهه شد و در جنگ های نامنظم چریکی با شهید چمران همکاری می کرد.

مهدوی همراه با دیگر همرزمانش مدرسه ای را در سوسنگرد به عنوان پایگاه انتخاب کرد و سرنوشت مشترک خود را تا شهادت دسته جمعی بهترین جوانان اسلام در کربلای هویزه ادامه داد و سرانجام در 16 دی ماه 1359 همراه یارانش حماسه بزرگ هویزه را رقم زد.

در بخشی از وصیت نامه شهید مهدوی آمده است :ˈ ... آری باید درسی گرفت در قیام ، درسی که از خود باید شروع کرد قیام ا... برخاستن برای خدا ،رفتن را آغاز کردن نیز برای خدا ،تاکی خوردن و خوابیدن ، تا کی غفلت و کوتاهی و برای شکم جان کندن و ازخدا غافل بودن ، باید قیام کرد ، قیام در راه خدا و نیز باید وابستگی را از غیر خدا قطع کرد.

تزکیه نفس نموده خود را اصلاح کنیم و بیشتر به اعمالمان برسیم سخنان رهبر را با گوش دل بپذیریم و مواظب باشیم شیطانی که از درب بیرون کردیم از پنجره وارد نشود . همه چیز ما امانت است نزد ما همچون حضرت ابراهیم (ع) آماده برای قربانی آن باشیم و این درس بزرگ را باید به نسل های آینده بیاموزیم که چگونه می توان در مقابل فرعونیان و یزیدیان تاریخ ایستادگی کرد و استقامت ... . ˈ

ˈشهید سید مصطفی مختاریˈ دیگر شهید هویزه از شهر تشیع و دیانت سبزوار است که در هویزه به خیل شهدای اسلام پیوست .

وی در سال 1336 در سبزوار و در خانواده ای متدین به دنیا آمد از ابتدای زندگی تا روز شهادتش همه از او راضی بودند همه تلاشش گام برداشتن در راه خدا و اهل بیت عصمت و طهارت (ع) بود کارهایش حتی الامکان علی گونه بود و بیشتر وقت خود را صرف خدمت به مستضعفان و بینوایان می کرد به طوریکه پس از شهادتش مشخص شد که روز اول فروردین هر سال به خانه های محرومان می رفته و تا حد امکان به آنها کمک و دلجویی می کرده است.

سید مصطفی پس از گرفتن دیپلم به عنوان جهادگر خدمت کرد در سال 58 به اتفاق عده ای از جوانان بنا به دعوت حضرت امام (ره) جهت جمع آوری محصولات کشاورزی روستائیان اقدام کرد و پس از تشکیل جهاد سازندگی از طریق این نهاد با کمک همفکرانش گروه تحقیق هیات واگذاری زمین را بنا کرد و در جهت گسترش عدالت اسلامی و مبارزه با فئودال ها و خان های منطقه تلاش کرد.

با شروع جنگ به گروه جنگ های نامنظم شهید چمران پیوست و در سوسنگرد با عشق و ایثار نبرد کرد و پس از آن به گروه اخلاص که متشکل از جوانانی پاکباخته و ایثارگر بود پیوست وی در 16 دی ماه سال 59 به همراه همرزمانش به شهادت رسید.

سیرتش به خصلت های زیبای رافت و مهربانی ، علاقه به ورزش ، راز و نیازهای شبانه ، ایثار و از خودگذشتگی ، ساده زیستی و نظم ،صبر و مقاومت، خدمت به محرومان در روستاها و غیره مزین بود.

شهید مختاری اعتقاد داشت که انقلاب ما باید صادر شود و بهترین محل آن همین جبهه و کربلاهای حسین (ع) است و جبهه کربلا اخلاص و ایثار می خواهد . اسلام و انقلاب اسلامی پاک و بدون عیب است و هیچ آلایشی ندارد و اگر آلایش و عیبی هست از ما است.

این شهید والا مقام در جواب مادرش که گفته بود زود برگرد پاسخ داد : ˈمادر عزیزم دعا کنید اسلام پیروز شود برگشتن بدون پیروزی غیر ممکن استˈ.

ˈشهید محمد فاضلˈ دیگر شهید گلکون کفن هویزه ، در سال 1338 در خانواده ای متعهد و مذهبی در سبزوار متولد شد به گفته خواهرش رفتار و کردار محمد از نظر عاطفی و هم از نظر آموزش بسیار پر بار و خوب بود وی از قدرت مدیریت بی نظیری برخوردار بود و خیلی بیشتر از سنش از خود شخصیت بروز می داد او باعث حرکت و جوش و خروش در سپاه سبزوار بود و در کار ایدئولوژی مهارت عجیبی داشت.

پس از گرفتن دیپلم در رشته ریاضی در دانشگاه مشهد قبول شد بیش از چهار واحد نگذرانده بود که به علت فعالیت های سیاسی موانعی برایش پیش آمد، تحصیل در تهران را مناسب تر دید و لذا با شرکت مجدد در کنکور سراسری در دانشگاه صنعتی شریف در رشته صنایع پذیرفته شد وی از دانشجویان ممتاز و برجسته بود.

در سال 58 به همت تنی چند از دوستانش جهاد سازندگی سبزوار را تشکیل دادند ، در تابستان 59 برای تشکیل کلاس های آموزشی برای اعضای جهاد ، سپاه و نهضت سواد آموزی به سبزوار آمد و تشکلی یکپارچه برای این سه نهاد به وجود آورد و خود برای فعالیت در روستاهای محروم سبزوار به همراه برادران جهاد سازندگی به منطقه دو چاهی رفت .

وی جزو دانشجویان پیرو خط امام بود و در جریان تسخیر لانه جاسوسی آمریکا نقش بسزایی داشت.

در آبان 59 برای رفتن به جبهه عازم تهران شد و پس از ملاقات حضرت امام در قم به همراه جمعی از دانشجویان ،با چهار جوان متعهد عضو جهاد سازندگی سبزوار ، همان همرزمان شهیدش در هویزه ،به عنوان گروه شناسایی مهندسی رزمی به جبهه جنوب عزیمت کردند و سر انجام در 16 دی ماه 59 در منطقه هویزه در محاصره تانک های دشمن به مقام شهادت نائل آمد.

در وصیت نامه این شهید امده است :ˈ با طمانینه و انشاءا... یقین قلبی و حاصل شدن قطع ،در کوچیدنم جز اینکه از همه حلال بود می طلبم وصیت دیگری در نظرم نیست ˈ

در سخنانی از این شهید بزرگوار آورده شده : ˈاصل انقلاب است و اصل انقلاب امام است تداوم انقلاب پیروی از خط امام است و پیروی خط امام خمینی ، حفظ خون شهدا استˈ.

ˈشهید مجید کریمی ثانیˈ دیگر دلاور مرد دیار سربداران است که در 16 دیماه 59 در کربلای هویزه شهد شهادت نوشید.

او در سال 1339 در خانواده ای متدین در سبزوار به دنیا آمد از کودکی آثار مقاومت و پایداری در او می درخشید ، از ریاکاری و ظاهر سازی متنفر بود راحت طلبی و خوشگذرانی در فرهنگش راه نداشت از کمترین فرصت برای رفتن به کوه استفاده می کرد و اغلب در کوهپیمایی روزه می گرفت و به مطالعه علاقه وافری داشت و از پول خودش کتاب می خرید و کتابخانه های روستا ها را تغذیه می کرد.

کریمی ثانی دانشجوی رشته مهندسی کامپیوتر دانشگاه شیراز بود فعالیت های سیاسی و مذهبی خود را از دوران دبیرستان شروع کرد و در راهپیمایی و تظاهرات شرکت جدی داشت.

در آبان ماه 59 به همراه همسنگرش محمد فاضل راهی جبهه های حق علیه باطل شد و در منطقه عملیاتی سوسنگرد مدت دو ماه با کفار بعثی جنگید و از ناحیه پا مجروح و در بیمارستان اهواز بستری ،اما با همان حالت مجروحیت راهی جبهه شد تا سرانجام به فیض عظیم شهادت نائل آمد .

در فرازی از وصیت نامه شهید کریمی ثانی چنین آمده است :ˈ ... و سر انجام به عنوان برجسته ترین ویژگی های اعتقادیم عدل و امامت را به عنوان تنها راه رهایی مستضعفین و دوزخیان زمین می دانم . در آخر امیدوارم و از خداوند می خواهم که زندگی و مرگم را توفیق آن یابم که در راه آزادی دهم ... . ˈ

یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد.






نظرات شما

نام:

ايميل:
وب:
شماره امنيتي:
نظر شما:


0 نظر در صف تاييد است.