گزارش سبزوار پيام





گزارش / تاریخ: 23 اسفند 1390 / کد مطلب: 1978 / نظرات: 1


نگاهی به آداب و رسوم سبزواری ها در چهارشنبه سوری ،سور پایان سال


نگاهی به آداب و رسوم سبزواری ها در چهارشنبه سوری سور پایان سال  چهارشنبه سوری و به عبارتی سور پایان سال برای مردم دیار كهن سبزوار بهانه ای است برای انس و الفت و استقبال از بهار .
  
 
به گزارش ایرنا ،سور آخر كه همزمان با شب آخرین چهارشنبه سال است از قدیم الایام در این شهرستان با اجرای آئین های خاصی همراه بوده و مردم این دیار تلاش داشته اند لحظاتی شاد و به یاد ماندنی از این شب برای خود و اطرافیانشان به جا گذارند.

آیین های این شب در سبزوار شهری كه به گفته برخی پژوهشگران قدمتی چند هزار ساله دارد گرچه در مجموع مشابه با دیگر نقاط كشور است اما آیین های خاص این شهرستان هم در گوشه وكنار آن اجرا می شده كه برخی همچنان پابر جامانده اند.

كوزه شكستن ، از روی آتش پریدن ،گوی آتش انداختن ،شال اندازی ،مراسم علفه ، پخت غذاهای مخصوص ، ملاقه زنی و طلب عیدی كردن و غیره از رسم و رسومات چهارشنبه سوری در سبزوار است .

در آستانه شب آخرین چهارشنبه سال به سراغ یكی از كارشناسان باستان شناسی سبزوار رفتیم تا با آداب و رسوم قدیمی این شب خاطره انگیز بیشتر آشنا شده و تاریخچه و پیشینه آن را برای نوجوانان و جوانان بیان كنیم و به آنان یادآور شویم چهارشنبه سوری نه شب های پر مخاطره و حوادث دردناكی است كه امروز در این شب شاهد آن هستند.

محمد عبدا... زاده ثانی در رابطه با تاریخچه و نحوه برگزاری آیین چهارشنبه سوری در سبزوار چنین می گوید : آیین های عید نوروز به هزاره سوم پیش از میلاد باز می گردد و در ایران باستان شبی نزدیك به شب تحویل سال را جشن می گرفتند و از آن به عنوان سور آخر یاد می كردند ؛در تقویم ایرانی هر روز از ماه دارای نام خاصی بوده كه پس از ورود اسلام روز های ماه به چهار هفته تقسیم شد و این شب مصادف با شب چهارشنبه آخر سال شد و از این پس سور آخر سال به 'چهارشنبه سوری ' تغییر نام داد.

به گفته وی شب چهار شنبه سوری مراسم مختلفی در نقاط مختلف شهرستان سبزوار اجرا می شده از جمله بعضی معتقد بودند در این شب و روز روح درگذشتگان آزاد است و به سراغ خانه های دنیوی خود می آیند ،به همین دلیل غذایی به نام 'عَلَفه' می پختند و همراه با كاسه آبی پشت بام خانه ها قرار می دادند تا روح مردگان از آن استفاده كند برخی نان را به صورت 'قٍٍِِلفی' پخته و به روغن زرد آغشته و از سمت بالا به پائین روستا بین مردم پخش می‌كردند و مردم فاتحه ای برای شادی ارواح می‌خواندند بعضی دیگر نان روغن زردی را بالای پشت بام می‌انداختند كه روح مرده تغذیه كند چرا كه معتقد بودند درگذشتگان روزی می‌خورند.

در بیشتر مناطق سبزوار در این شب نوعی 'آش مخصوص' تهیه می شود كه به آش ' جوش بره ' معروف است در این آش به جای رشته از خمیری كه به قطعات كوچكتر تقسیم شده استفاده می كنند و برای پختن آن ابتدا تركیبی از سبزی های خاص محلی را باهم جوشانده و عصاره آن را داخل قطعه خمیر های كوچك می گذارند سپس آن را با هم می جوشانند و پس از پخته شدن آش را با ماست تركیب كرده و می خورند و برای سفره عید نوروز هم نگه می دارند.

این رسم هنوز هم در سبزوار در آستانه نوروز اجرا می شود و جوانان و نوجوانان این شهرستان بیگانه با آن نیستند.

از جمله دیگر مراسمی كه در این شب اجرا می شد 'شال اندازی' است كه عده ای مدعی هستند هنوز این مراسم در روستایشان اجرا می شود در مراسم شال اندازی فردی آشنا یا غریبه بر بام خانه رفته و شال خود را از دریچه 'هورنو'( نورگیر خانه ، دریچه ی خانه هایی كه سقف آن گنبدی شكل بوده) به كرسی خانه می انداخت اگر صاحبخانه صاحب شال را نمی‌شناخت آن قدر شال را می‌كشید كه مرد شال را رها كند و اگر زورشان نمی‌رسید برای او تنقلات مثل برگه‌ی زردآلو ، هلو و بعضی قندو پول و غیره می‌بستند.

حتی رسم بوده عروس هم به خانه پدر شوهر می‌رفته و شال می‌انداخته و به طور مثال طلب قالی یا گوسفند می كرده و با قبول آن از جانب پدر شوهر ،عروس شال خود را بالا می‌كشیدكه در شال اندازی مردها برای شناخته نشدن صورت خود را با چادر و یا پارچه ای می‌پوشاندند .

این محقق سبزواری همچنین چهارشنبه سوری را مقدمه ای برای خانه تكانی نوروز دانست و گفت: گذشتگان ما ظرف ها و كوزه های سفالی كهنه را كه به دلیل رسوب گرفتن ایجاد بیماری و مسومیت می كرده در آستانه سال نو بالای پشت بام برده و می شكستند و به این ترتیب سال كهنه را پشت سر می گذاشتند كه این كار تبدیل به رسمی شد كه هنوز هم در روستاهایی همچون طبس ، برآباد و غیره انجام می شود.

گروهی هم در این زمان با جمع آوری علف های هرز باغ ها ، بریدن شاخه های اضافه درختان و آراسته كردن آن و پاكیزه كردن طبیعت پیرامون ،چوب های جمع آوری شده را آتش می زدند و با اضافه كردن شادی به آن ، از روی آتش می پریدند و می‌گفتند:'زردی من از تو، سرخی تو از من '

بنابراین درخت ها را برای درست كردن آتش نابود نمی كردند چرا كه درختان بنا برآموزه های دینی نزد آنها از احترام و قداست خاصی برخودار بود و بر اساس آنچه در تاریخ بیهقی هم آمده گذشتگان ما معتقد بودند زرتشت پیامبر درخت را بهشت آورده و كاشته است.

بعضی هم در این شب 'گویی از هیزم' پرتاب می‌كردند و یا همان گوی را از روی بلندی به زمین روان می‌كردند و می گفتند 'غم بارا شادی بیا ، محنت بارا روزی بیا' كه این رسم هنوز در بخش هایی از ششتمد سبزوار اجرا می شود.

'ملاقه زنی' هم در گذشته در شهر و روستاهای سبزوار به عنوان یكی از رسوم این شب اجرا می شده به این ترتیب كه كوچكترها به صورت گروهی كاسه به دست گرفته و با كوبیدن ملاقه به پشت آنها درب خانه همسایه ها می رفتند و از آنان طلب عیدی می كردند با باز شدن درب خانه ها بعضی به آنها از آجیل و تنقلاتی كه برای شب عید مهیا كرده بودند می دادند و برخی با ریختن كاسه ای آب از بچه ها پذیرایی می كردند.

' عبداله زاده ' در بخشی از سخنانش گفت: گره خوردگی آیین های مختلف در كشورمان به قدری شدید است كه همچون پشت سر هم بودن روزها ، ماه ها و سال ها ، در پی هم و وابسته به یكدیگر است.

وی از رسومی همچون 'چاولی چغل' ، 'عروس قنات' و 'چشم آرو ' به عنوان آیین هایی نام برد كه بسیاری همزمان با چهارشنبه سوری انجام می گرفت .

به گفته وی چاولی چغل برای طلب باران قبل از عید برگزار می شد و آیین عروس قنات هم با كم شدن نزولات آسمانی اجرا می شد كه طی آن دختری را به عقد قنات در آورده و معتقد بودند با اینكار آب قنات افزایش می یابد در این رسم هزینه های عروس قنات را هم بر عهده مالكان قنات می گذاشتند.

این آیین ها متناسب با اقلیم گرم و خشك سبزوار كه جنبه كویری و دشتی آن ،بر كوهستانی بودن غلبه داشته شكل گرفت و در جای جای دشت مهرگان ( داورزن ) اجرا می شده كه در كتاب 'كلیدر'اثر محمود دولت آبادی به این دو آیین اشاره ای شده است.

وی ضمن اشاره به اقدام برای ثبت آیین چشم آرو در میراث معنوی به منظور حفظ آیین های رو به نابودی گفت: در این آیین كوزه را به شكل زنی طراحی كرده نذر و نذورات خود را داخل آن می ریختند شب هنگام آن را در پشت بام از بالای سر رها كرده و می شكستند و به این ترتیب نیازمندان دم صبح و زمان گرگ و میش شدن هوا صورت خود را بسته و از آن پول ها بر می داشتند.

وی چشم آرو را به معنای آرایش چشم دانست و گفت: این امر به نوعی نشان از زن سالاری دارد كه در ایران قدیم وجود داشته و مهر ها و خاتم هایی كه در كاووش های باستان شناسی شهر سوخته زابل در قبور زنان به دست آمده و نشانه قدرت بوده نشادهنده این موضوع است.

وی اجرای آیین هایی همچون چشم آرو ، چاولی چغل و چهارشنبه سوری را برای زایش و بهبود سال عنوان كرد و گفت: این آیین ها نشان از اتحاد، انس و الفت و دوستی مردم بوده كه آنها را به بهانه های مختلف گرد هم آورده و نوجوانان و جوانان هم در كنار آنها سنت حسنه دیگر خواهی را فرا می گرفتند.

به گفته این كارشناس باستان شناسی سبزوار با وجود غنای آیین های چهارشنبه سوری ، متاسفانه امروز در این شب شاهد آتش زدن لاستیك های فرسوده در گذرها ، ترقه بازی و اعمال خطرناكی هستیم كه هیچ جای تاریخ نشانی از آنها نمی توان یافت و در این شب مردم نه تنها مزاحمتی برای یكدیگر ایجاد نكرده بلكه همبستگی را ترویج می كردند.

وی افزود: باید چهارشنبه سوری به گونه ای باز زنده سازی شود كه از رفتارهای غلط و ناپسند جوانان در این شب جلوگیری كرده و بایسته و شایسته فرهنگ غنی ایرانی اسلامی ما باشد.

وی ایجاد مزاحمت ها دراین شب را ناشی از ناآگاهی جوانان و نوجوانان نسبت به فلسفه و چرایی چهارشنبه سوری دانست .

 





نظرات شما

نام:

ايميل:
وب:
شماره امنيتي:
نظر شما:


1 نظر در صف تاييد است.