اخبار سبزوار پيام : فرهنگی و هنری


اخبار » فرهنگی و هنری / تاریخ خبر: 30 شهريور 1391 / کد مطلب: 3692 / نظرات: 2


گفتگو با شاعر سرود محلی سبزوار


در تقویم جمهوری اسلامی ایران همه ساله روز 27 شهریور به عنوان روز بزرگداشت استاد سید محمد حسین شهریار و روز شعر و ادب فارسی نامگذاری شده است. 
ضمناً می دانیم که در سال گذشته ، به ابتکار دکتر محمود صلاحی استاندار  خراسان رضوی، طرح فرهنگی ماندگاری در این استان به اجرا در آمد که به موجب آن ، همه شهرستان های خراسان رضوی دست به کار تهیه وتولید سرود محلی ویژه خود شدند و در همین راستا شعر سرود ویژه سبزوار نیز با نهایت زیبایی و بلاغت توسط یکی از شاعران پیشکسوت سروده شد و مدتی بعد توانست مقام اول سرودهای خراسان رضوی در زمینه شعر را از آن خود کند.
به همین مناسبت  خبرنگار افتخاری مجله اینترنتی اسرارنامه برای انجام مصاحبه ای مفصل و اختصاصی ، به سراغ استاد حسین شنوایی سُراینده این شعر رفته است که ضمناً از اساتید عرصه شعر و ادبیات سبزوار در دوره کنونی محسوب می شود.
استاد شنوایی تا کنون از آثار خود چند مجموعه شعر منتشر کرده است و فعالیت های متعدد ادبی دیگری نیز درسطح شهرستان ، استان و کشور به انجام رسانده که همه این موارد ، در حال حاضر وی را به چهره ای سرشناس در عرصه شعر و ادبیات معاصر خراسان و حتی ایران تبدیل نموده است.
اما بی شک یکی از افتخاراتی که نام استاد شنوایی را تا همیشه در تاریخ فرهنگ و ادب این خاک پرافتخار و به ویژه در شهرستان سبزوار ماندگار خواهد کرد ، سرایش شعر سرود ویژه سبزوار می باشد. 
این شعر چنانکه در ابتدا گفته شد ، در جشنواره سرودهای بومی خراسان رضوی در تیرماه 91 به عنوان برترین شعر شهرستان های استان برگزیده شد و شاعر آن از دست استاندار خراسان ، تقدیرنامه وهدایایی دریافت کرد.
در ادامه این متن ضمن ارائه یک زندگی نامه مختصر (بیوگرافی) از زندگی ادبی استاد حسین شنوایی ، به انتشار متن مصاحبه اختصاصی اسرارنامه با وی می پردازیم.
لازم به ذکر است این مطالب درمورد استاد حسین شنوایی برای اولین بار منتشر می شود و توسط تحریریه مجله اینترنتی اسرارنامه تهیه و تولید شده است.
معرفی مختصر:
حسین شنوایی ملقب به شهاب در آستانه دهه 40هجری شمسی در شهر سبزوار متولد شد و دوران تحصیل خود را در مقاطع ابتدایی ، راهنمایی و دبیرستان در همین شهر به پایان رساند و پس از اخذ دیپلم، برای ادامه تحصیل در رشته زبان وادبیات فارسی به دانشگاه مشهد رفت.
لیکن تحصیلات وی درمقطع کارشناسی به دلیل همزمان شدن با جریانات انقلاب فرهنگی بیش از زمان معمول یعنی در حدود 8 سال به طول انجامید و سرانجام وی در سال 64 فارغ التحصیل شد.
شنوایی پس از فارغ التحصیلی جذب اداره آموزش و پرورش تا در شغل مقدس معلمی مشغول به خدمت شود. وی در ضمن تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی ارشد در همان دانشگاه مشهد ادامه داد و سپس در دوره دکتری نیز پذیرفته شد ، اما دیگر به گفته خود، انگیزه لازم برای ادامه تحصیل را نداشت و با همان مدرک کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی به مدت 23 سال به تدریس درمدارس و دانشگاه های سبزوار پرداخت. و این روند ادامه یافت تا اینکه وی در آخرین سالهای دهه 80 شمسی بازنشسته شد و یک سره خود را وقف کارهای ادبی کرد ، که همیشه مورد علاقه اش بوده است .
این شاعر سبزواری البته از همان ابتدای جوانی، به فعالیت های گوناگون ادبی مشغول بوده است که انتشار کتاب شعر "درگاه دریا" در سال 1374 توسط انتشارات بنفشه تهران یک نمونه از این فعالیت ها می باشد. 
"درگاه دریا" مجموعه ارزشمندی بود که در همان سال انتشار به دریافت جوایزمتعدد و لوح قلم موفق شد.
استاد شنوایی همچنین "گزیده اشعار ضیایی سبزواری" یکی از شعرای محلی شهرستان را به مناسبت دویستمین سال تولد حکیم سبزواری از سوی کنگره ای به همین عنوان در دانشگاه حکیم سبزواری (تربیت معلم سابق) منتشر کرده است.
از دیگر آثار استاد شنوایی می توان به یک ترجمه اشتراکی از عربی به فارسی تحت عنوان "صلاح الدین ایوبی قهرمان حتین" اشاره کرد که در قم به چاپ رسیده و همچنین یک مجموعه رباعیات نیز تحت عنوان "بیکران حکمت" در انتشارات آستان قدس از وی منتشر شده است. 
استاد شنوایی همچنین در سال 1387 از سوی مجله تخصصی شعر ایران در کنار حدود 75 نفر از شاعران مطرح معاصر مانند شهریار ، اخوان ثالث درکتر قیصرامین پور، علی معلم و ...به عنوان یکی از چهره های برجسته شعر معاصر ایران در عصر انقلاب مطرح گردید.
علاوه برآن در همان سال از سوی دومین جشنواره ملی شعر فجرحسین شنوایی به عنوان شاعر برتر خراسان معرفی شد و لوح تقدیر و جوایزی را دریافت نمود.
یکی دیگر از افتخارات استاد شنوایی این است که در سال 1389 از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ردیف 110 تن از شاعران برگزیده عصر انقلاب معرفی شد و به همین مناسبت انتشارات "تکا" در تهران اقدام به انتشار مجموعه ای سیصد صفحه ای از اشعار وی کرد که این مجموعه با نام "فصل پنجم" از مدتی قبل در داخل کشور توزیع شده وهم اکنون برای انتشار در برخی کشورهای خارجی در دست ترجمه است .
به جز اینها مقالات و مصاحبه ها و نقد و نظرهای وی در برخی نشریات تخصصی شعر وادبیات کشور ونیز روزنامه های کثیرالانتشاری نظیر کیهان، اطلاعات ، مجله شعر، روزنامه قدس ، خراسان ، و نشریات و مطبوعاتی ازاین دست چاپ شده است. 
یک نوع دیگر از فعالیت های ادبی حسین شنوایی در همه سالهای گذشته مسئولیت و اداره چندین انجمن و کانون شاعران و نویسندگان هم در سبزوار و هم در مشهد مقدس بوده است.
وی همچنین در برخی از مسابقات و جشنواره های ادبی ملی ، استانی یا شهرستانی به کار داوری پرداخته است.
انجمن ادبی ابن یمین سبزوار که آن را با نام فروردین نیز می شناسند، از سال 68 با همت همین شاعر سبزواری وسایرشاعران علاقه مند محلی تأسیس شده و هم اینک بعد از 23 سال این انجمن هنوز پاربرجاست و چهره های شاخصی را تقدیم عرصه ادبیات سبزوار ، استان و کشور نموده است.
خود استاد شنوایی در مورد اثرگذاری انجمن شعر ابن یمین در سبزوار می گوید: شعر امروز سبزوار در دامن این انجمن رشد و نمو یافته است. 
وی حسن دلبری ، جواد جعفری نسب ، محمدرضا فرامرزی ، حسن نصر ، مهدی صحرایی ، اقتداری و... را تعدادی از شاعران شاخص و موفق سبزواری می داند که تقریباً از نخستین سالهای تأسیس عضو این انجمن بوده و حتی برخی از آنها ازهمین محفل در دهه های گذشته در کل کشور درخشیده اند. 
شنوایی همچنین معتقد است انجمن ادبی ابن یمین در میان جوانان نسل جدید نیز اقدام به پرورش شاعران موفقی کرده است و به عنوان مثال معصومه عباسی برگویی و سمیه اکبری دو تن از این شاعران جوان هستند که در نظر استاد شنوایی  شعر نسل جوان را به خوبی می سرایند.
به گفته استاد شنوایی به جز این دو شاعر جوان بسیارند شاعران جوان وخوش ذوق و قریحه دیگری که هریک به نوعی امیدهای آینده شعر سبزوار محسوب می شوند. 
وی همچنین  تا کنون چندین ترانه نیز سروده است که برخی از آنها در گروه موسیقی و ترانه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران توسط برخی خوانندگان توانمند از جمله عباس بهادری و محمدمهدی ساوه اجرا شده است.
به ویژه یکی از ترانه های وی به نام "زندگی" که با یک آهنگسازی خوبی همراه شده و با صدای محمد مهدی ساوه اجرا گردیده ، بارها از صدا و سیما به ویژه رادیوی سراسری پخش شده  است.  
با وجود همه آنچه گفته شد ، هرچند استاد شنوایی بیشتر با عنوان شاعری برجسته شناخته می شود ، اما در عین حال وی در کنار سرودن شعر و انجام نقد و بررسی های شعری و نوشتن قطعات ادبی متعدد که تعداد زیادی از آنها هنوز چاپ نشده است ، به داستان نویسی به ویژه داستان کوتاه نیز بسیار علاقه مند است و تصمیم دارد با جدیتی تمام به آن بپردازد.
اینک پس از ارائه این معرفی ، به مصاحبه اختصاصی اسرارنامه با استاد شنوایی در مورد شعر سروده ویژه سبزوار ، ویژگی های آن و چگونگی سرودنش می پردازیم :
با سلام .لطفاً در مورد نحوه سرایش ، شعر سرود ویژه سبزوار توضیح دهید و بفرمایید که این افتخار چگونه نصیب شما شد؟
- با عرض سلام و احترام خدمت شما و مخاطبینتان.
یکی از اشعارمن شعر سرود ویژه محلی سبزوار است. ماجرا به آن بر می گردد که از دو سال قبل در استان به ابتکار استاندار محترم جناب آقای دکتر صلاحی قرار شد هرکدام از شهرستان ها سرود ویژه ای متشکل از شعر ، آهنگ و صدا ، مخصوص خود تولید کنند که این سرود در ابتدای هر برنامه رسمی یا در هر موقعیت و محفل مناسب دیگری پخش شود. 
بدین ترتیب و پس از انتشار فراخوان بنده و تعداد دیگری از شاعران توانمند شهرستان دست به کار سرودن شعرهایی مناسب این موضوع شدیم و در زمان مقرر آثارمان را برای داوری ارسال کردیم که به لطف خدا و انتخاب هیئت داوران شعر بنده برای این منظور مناسب تشخیص داده شد .
 
داوری در کجا وتوسط چه کسانی انجام گرفت؟
- داوری ابتدا در فرمانداری و شورای فرهنگ عمومی سبزوار و شورای اداری انجام گرفت و سپس به استانداری فرستاده شد و در آنجا نیز مورد تصویب واقع شد و در نهایت آقای امیراستیری به عنوان آهنگ ساز این کار را در یکی از استدیوهای تهران ضبط کردند و خوشبختانه سرود خوبی از کار در آمده است و حتی شعر آن در بین تمام سرودهای شهرستان های خراسان برگزیده شد.
در کل شاعران و داورزان بزرگی اشعار ارسال شده را از چند جهت به لحاظ شعر و موسیقی این کارهای را بررسی کردند و نهایتاً استانداری تصویب کردند.
 
کارسرودن شعر ویژه سبزوار به لحاظ سختی یا آسانی چگونه بود؟ 
- کار سختی بود. زیرا اغنا و راضی کردن تمام ذوق ها و سلیقه های سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی و هنری یک شهر کار ساده ای نیست و باید تا حد امکان همه این موارد در سرود لحاظ می شد. و تعداد مولفه هایی که باید در این کار رعایت می شد خیلی زیاد و متنوع بود . با این حال علی رغم اینکه این شعر ، یک کار ظاهراً سفارشی است اما نه اینکه کار من است کاری است که از دل برآمده و امیدوارم مورد توجه مخاطبین خود قرار گیرد. 
چرا سرود ویژه سبزوار کوتاه تنظیم شده است . در حالی که با وجود همه افتخارات فرهنگی و تاریخی این شهرستان در گذشته وامروز می توانست سرود بسیار طولانی تر داشته باشد؟ 
- معمولاً تعریفی که از سرود ارائه شده است مبتنی برکوتاهی و درعین حال جامعیت و کل نگری است. یعنی حداکثر زمان استاندارد یک اجرای یک سرود چیزی حدود سه دقیقه است که با آهنگ و آواز و شعر همه باید درهمان سه دقیقه گنجانیده شود. 
چون هرچه زمان یک سرود از سه دقیقه طولانی تر شود ، اثرگذاری آن کاهش می یابد ، سطح حوصله و توجه مخاطب پایین آمده و دچار کسالت می شود و بدین ترتیب قدرت ماندگای و سمبل سازی آن سرود در ذهن مخاطب از بین می رود.
مثلاً اگر به کوتاهی سرود ملی جمهوری اسلامی ایران و خلاصه شدن آن در کمتر از سه یا چهاردقیقه توجه بفرمایید در خواهید یافت که در سرودهای ملی و رسمی چه قدر روی اصل مختصر و مفید بودن ، تأکید شده است. 
در غیر این صورت اگر قرار بود در سرود ملی کشوری چون ایران به همه تاریخ و فرهنگ و افتخاراتش اشاره گردد ، شاید این سرود ساعت ها طول می کشید و باز تمام نمی شد.
ضمناً ما در تعداد ابیات هم محدودیت داشتیم .چرا که ازجانب استانداری مقررشده بود تعداد ابیات سرود ویژه از 8 بیت بیشتر نشود .و تنها شهرستانی که موفق شد این قانون را رعایت کند سبزوار بود و ما در این ظرف محدود و معدود باید نهایت سعی خود را می کردیم تا تمام پیام های مورد نظر را منتقل کنیم. و به صورتی بسیار مختصر چهره کاملی از دارالمومنین سبزوار را ترسیم نماییم.
حتی شعر برخی شهرستان های استان کمی بیشتر و کمتر از بیست بیت هم شد که همین موضوع موجب گردید ، مدت سرودویژه آن شهرستان ها تا چندین دقیقه به طول بیانجامد. اما چنانکه که گفتیم سرود سبزوار در زمان استاندارد خود تنظیم و تهیه شد.
 
اما در کل به نظر می رسد همین کوتاهی باعث غنی تر شدن متن شعر ویژه سبزوار شده است . به طوری که هرکلمه از آن دقیقاً درجایگاه خود قرار گرفته است و هر واژه به یک رویداد و یک نقش تاریخی و فرهنگی سبزوار در گذشته و امروز اشاره می کند. آیا شما هم با این نظر موافقید؟
- بله همین طور است .چون واقعاً با گفتن یک شعر هشت بیتی حتی نشان دادن جنبه هایی گذرا از تاریخ ، فرهنگ ، شخصیت ها ، و آثار و ابنیه و خلق و خو و زبان مردم یک شهر با قدمت چندهزارساله و در عین حال به کار بستن صورخیال و شگردهای زیبایی شناسانه شاعرانه واقعاً کارسختی است . خصوصاً اینکه مصراع ها و بیت های یک سرود هم معمولاًٌ نباید طولانی باشد و به زبان تخصصی تر اگر عرض کنم ، افاعیل عروضی یا ارکان عروضی درهر مصراع یک سرود باید خیلی معدود و کوتاه باشد. در شرایط وجود چنین محدودیتی شاعر مجبور می شود نهایت سعی خود را در ایجازگویی به کار بندد و از هرکلمه شعر تمام بارمعنایی ممکن را بیرون بکشد.
به جز بحث ایجاز و اختصار مفید شعر ویژه سبزوار به دیگر ویژگی های این سروده هم بپردازید .
- یکی از تأکیدات ما در شعر ویژه سبزوار که می تواند یکی از ویژگی های محسوب شود ، این بود که مانخواستیم تعصبات کور قومی و عشیره ای که احتمالاً در برخی مناطق ودر بین برخی گروه ها وجود دارد را مطرح کنیم و به صورتی افراطی حس ناسیونالیستی را در مخاطبین بومی برانگیزیم. نتیجه آنکه شما می بینید ، سرود سبزوار با نام این شهرستان (دیارسربداران) شروع می شود اما بعد به افق های بازتری درکل کشور نظر می اندازد و سرانجام با نام و یاد وطن عزیزمان ایران به پایان می رسد.
از دیگر ویژگی های این شعر می توان به زبان آن اشاره کرد که خود حکایت مفصلی دارد. از آنجایی که دیدیم مناسب است ، رگه هایی از زبان یا گویش شیرین بومی سبزوار در سرود ویژه شهرستان به نمایش گذاشته شود سعی کردیم دربرخی ابیات به خوبی جزئیاتی از لهجه و گویش سبزواری را چه در دستور زبان و چه در لغات محلی نشان دهیم.
البته ما نمی خواستیم و نمی توانستیم زبان شعر را خیلی عامیانه وکوچه بازاری تنظیم کنیم، زیرا باید طوری تهیه می شد که برای دیگر مناطق نیز قابل فهم ودرک می بود. و از طرفی نمی خواستیم زیاد زبان را فاخرو فنی انتخاب کنیم که ارتباط برقرارکردن عامه مردم با آن دشوار باشد. لذا تصمیم گرفتیم زبان را در مرز معیار و محاوره قرار قرار دهیم .
در همین راستا مثلاً به کار بردن ترکیب هایی مانند "مزار سَوز" که استحضار دارید "سَوز" در گویش سبزوار همان سبز است را در شعر سرود ویژه سبزوار مشاهده می کنید.
مزار سَوز آن شازده شعیبه قدیمی مسجد آن پامناره 
یا مثلاً به این دو بیت توجه کنید :
اگر از آسمون خنجر بیایه
 اگر تیمور با لشگر بیایه 
دل از آیین و دینُم برندارُم
 که اهل سبزوارُم سربدارُم
که ملاحظه می فرمایید فعل "بیایِه" در اینجا، همان "بیاید" است در زبان معیار که در لهجه شیرین سبزواری بیایه تلفظ می شود.
و از این نوع است واژه های دینُم ، برندارُم ، سبزوارُم و سربدارُم و ... که با تلفظ لهجه محلی سبزواری خوانده می شوند و در عین حال برای عموم آشنایان با زبان فارسی قابل فهم است.
این ها همه رگه هایی در گویش سبزوار است که ما سعی کرده ایم این ظریف کاری ها را در شعر رعایت کنیم.
ویژگی دیگری که در اینجا به ذهن بنده خطور می کند ، این است که در این شعر سعی شده است هم روحیه حماسی خاص مردم این دیار وجود داشته باشد و هم جنبه های عرفانی و معنوی هرکدام درحد تعادل رعایت شود. به طوری که جنبه حماسی کار با اشاره هایی که قیام سربداران شده ، تأمین گردیده است و جنبه عرفانی آن با اشاره به فیض همجواری خراسانی ها با ثامن الحجج علی بن موسی الرضا(ع) مطرح شده است.
با وجود همه توضیحاتی که فرمودید ، مهمترین ویژگی کلی شعر سرود سبزوار چیست؟
- مهمترین ویژگی این شعر از دیدگاه بنده رعایت میانه روی است. میانه روی در همه زمینه ها. در واقع اگر بخواهم جان کلام را خدمت شما عرض کنم این است که « ستون خیمه سرود سبزوار اعتدال است» 
یعنی هم در به کارگیری زبان ، هم در صورخیال ، هم در محتوا و مضمون مورد اشاره ، هم درموسیقی کلام و وزن و بهره کشی از قافیه و ردیف هم در کوتاهی و بلندی شعر و ...در همه این زمینه ها مبنا بررعایت اعتدال بود.
در مورد این رعایت اعتدال که فرمودید ، ویژگی محوری شعر سبزوار است لطفاً با ارائه مثال ، توضیحات بیشتری بدهید :
چرا که مثلاً در زمینه به کارگیری زبان که قبلاً هم توضیحاتی عرض کردم ، ما بیش از حد نمی توانستیم زبان را شاعرانه کنیم و صورخیال زیاد به کار ببریم چون مخاطب آن عامه مردم هستند. و از طرفی زبان این شعر خیلی ساده و بی پیرایه و عوامانه نیز نمی توانست باشد ، زیرا به هرحال به عنوان سرود ویژه یک شهر تاریخی و اصیل باید جنبه هایی از فخامت واستواری را هم در آن بتوان مشاهده کرد.
حتی مطرح کردن و بردن نام چهره های شاخص علمی و فرهنگی که تعدادشان هم زیاد بود در سبزوار و برشمردن ابنیه تاریخی را هم ما در حد اعتدال لحاظ کردیم.
مثلاً به این بیت توجه بفرمایید :
سلام ای شهر عشق و عاشقی ها                  
صف اسرارها و بیهقی ها 
همان طور که استحضار دارید ، "اسرار" تخلص شعری حضرت حکیم حاج ملاهادی سبزواری ، بزرگترین فیلسوف ایران بعد از ملاصدرا است که درکشورما بعد از او دیگر فیلسوف بزرگی بدان مرتبه، برنخاسته است و این فرد نمادی از علم و خردورزی و فلسفه و دانش سبزوار و خراسان است که در این شعر گنجانیده شده و "بیهقی" هم اشاره به دو تن از بزرگترین مفاخر ارزشمند این خطه دارد: یکی خواجه ابوالفضل بیهقی مورخ بزرگ ایرانی و نویسنده صاحب سبک فارسی و دیگری ابوالحسن علی ابن زید بیهقی معروف به ابن فندق فرید خراسان که وی نیز از مورخان ، منجمان و ریاضی دانان بزرگ قرن های گذشته کشور است.
و در سرود ویژه سبزوار سعی شده است با جمع بستن نام این مشاهیر یعنی آوردن عبارت "صف اسرارها و بیهقی ها" نشان دهیم که مواردی چون این در سبزوار بسیار زیاد است که فقط به بعضی از موارد دراین شعر اشاره شده است.
گفتنی در مورد این سرود بسیار زیاد است اما مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید.
وقتی این سرود پخش می شود چه حسی دارید؟
- به عنوان یک شنونده سبزواری و صرف نظر از اینکه خودم شاعر آن هستم وقتی در محفلی حضور دارم که این سرود پخش می شود، حس غرور و افتخار بومی و انصافاً به جاست که بگویم یک حس غرور ملی به من دست می دهد. چرا که اگرچه این، یک سرود محلی سبزوار است، اما این سرود تنها مختص به یک آب و خاک جغرافیایی محدود در کشور ایران نیست و در برخی بیت ها به وضوح رنگ و بوی ملی به خود گرفته و به بخش های مهمی از تاریخ و فرهنگ پرافتخار و ارزش های ملت ایران اشاره می کند. 
بیان خاطره هجوم وحشیانه سپاه تیمور و چنگیز به سرزمین پهناور ایران وایستادگی دلاورانه مردان این سرزمین از جمله سربداران سبزوار ، بیان عشق و ارادت ایرانیان به آقا امام رضا(ع) و فیض همجواری خراسانی ها با بارگاه ملکوتی آن امام همام، عشق و مهرورزی عمومی به وطن اسلامی که در آخرین بیت این سرود به وضوح نمودار گشته است  همه نمونه هایی از احترام و توجه به ارزش های عمومی کشور درکنار توجه به مولفه های بومی و ویژگی های منحصر به فرد شهر سبزوار است.
در پایان اگر صحبت خاص دیگری دارید، بفرمایید.
در اینجا لازم است تأکید کنم که در تنظیم و تهیه سرود ویژه سبزوار علاوه بر شعر بنده، هنر سایر دوستانی که در زمینه آهنگ سازی، تهیه کلیپ، خوانندگی و ... زحمت کشیدند نیز بسیار ارزشمند و قابل تقدیر است.
به هرحال گفتنی ها در این زمینه بسیار است ، اما من معتقدم برای شناخت و درک بهتر سرود ویژه سبزوار باید یک بار با دقت به خود این سرود گوش فرا داد که قطعاً خود گویای همه گفتنی ها باشد...
با تشکر .
دیار سربدارن سبزواره
زمینش آسمان افتخاره
مزار سَوز آن شازده شعیبه
قدیمی مسجد آن پامناره
دیار شیعه و آیات عظمی
حکیم و کاشفی و عبدالاعلی
شهیدانش جوانمردان دینند
که در انگشتری دین نگینند
سلام ای شهر علم و عاشقی ها
صف اسرار ها و بیهقی ها
اگر از آسمون خنجر بیایه
اگر تیمور با لشگر بیایه
دل از آئین و دینم بر ندارم
که اهل سبزوارم سربدارم
* * *
ای شهر کهن بیهق سرسبز و گل افشان باش
در سایه پر نور خورشید خراسان باش
چون پرچم خسرو گرد از آجر ایمان است
هم مهر تو جاویدان، هم عشق تو ایران است




منبع: سايت خبري تحليلي سبزوار پيام
www.SabzevarPayam.com
نظرات شما

نام:

ايميل:
وب:
شماره امنيتي:
نظر شما:


0 نظر در صف تاييد است.