گفتگو سبزوار پيام


گفتگو / تاریخ: 30 تير 1394 / کد مطلب: 10073 / نظرات: 0


شيخ «احمد کافي»؛ زنده در خاطره ها


شيخ «احمد کافي»؛ زنده در خاطره ها يکي از من پرسيد شما اهل کجا هستيد؟ من هم گفتم اهل بين‌الملل، اصليتم يزدي است متولد مشهد و ساکن تهران». اينها جملاتي است از خطيب توانمندي که براي مردم انقلابي دهه هاي 50 و 60 کاملا شناخته شده است و علاقه مندان به مسجد و منبر علاوه بر مويه هاي جانسوز او در حسرت ظهور امام زمان(عج)، نحوه خاص ايراد سخنراني هايش، بيان شيوا و مثال هاي قابل درک و شوخي هايش را دوست داشتند. کاست هاي سخنراني هاي او تا سال هاي سال در خانه ها و خودروها همنشين مردم بود و هنوز هم نامش در ذهن مردم ايران ماندگار است تا اين واقعيت را بازگو کند که به راستي «شيخ احمد کافي» خطيبي مردمي بود.

همکلام با برادر شيخ کافي
امروز 30 تيرماه سالروز درگذشت شيخ احمد کافي در يک سانحه مشکوک رانندگي است؛ فرصتي دوباره براي بازخواني شخصيت مردمي و انقلابي آن مرحوم که ما را با «حاج حسن کافي» رئيس مجمع مهديه هاي کشور و برادر «شيخ احمد کافي» همکلام مي کند تا از او برايمان سخن بگويد: برادرم به امام زمان(عج) ارادت بسياري داشت. افتتاح 36 مهديه در شهرهاي مختلف، يکي از اقدامات آن مرحوم در طول حيات با برکتش بود و راهي که ايشان آغاز کرد باعث شد تا امروز بيش از 165 مهديه در سراسر کشور فعال باشد و محلي شود براي حضور عاشقان حضرت ولي عصر(عج).

مرحوم کافي علاوه بر خاکي بودن و نداشتن کبر و غرور همواره براي کمک به محرومان و نيازمندان جامعه به دنبال راهي بود. به همين دليل زماني که در مشهد حضور داشت، تصميم گرفت به نام چهارده معصوم(ع) 14 درمانگاه بسازد و درمانگاه خاتم الانبيا (ص) که بعدها تبديل به بيمارستان شد توسط وي پايه گذاري و راه اندازي شد و خيران و دلسوزان مشهدي راه ايشان را ادامه دادند. «شيخ احمد» پس از حضور در تهران نيز خيريه انصار المهدي(عج) را راه اندازي کرد که براي فرهنگ سازي، در شب هاي عيد نيمه شعبان و عيد غدير در بين نيازمندان بسته هاي غذايي توزيع مي کرد.


برپايي باشکوه جشن هاي نيمه شعبان
خاطرم هست که با ابتکار شيخ احمد در ماه شعبان جشن هاي باشکوهي برپا مي شد و در اين جشن ها از افراد مستمند و مستضعف پذيرايي مي کرديم. اتفاقات آن سال ها سبب شد حضرت امام خميني(ره) با صدور بيانيه اي اعلام کنند که شادماني و سرور در شرايطي که اجساد به خون خفته فرزندان اسلام مقابل چشمان ماست و يا بسياري از عزيزان ما در تبعيد و زندان و شکنجه به سر مي برند، جايز نيست. اين بيانيه باعث شد تا مرحوم کافي هم از بر پايي جشن در مهديه تهران خودداري کند و اين امر سبب شد ساواک او را ناگزير به ترک تهران و بازگشت به مشهد کند.


تبديل مشروب فروشي به کتابخانه
شهيد کافي پس از ارائه خدمات فراوان در تهران و مشهد، به ايلام تبعيد شد، اما با وجود غريب بودن در اين شهر، خيلي زود به چهره اي مردمي و مرجع خدمت رساني به ستمديدگان و نيازمندان تبديل شد. خدمات بسياري در اين شهر و استان انجام داد و علاوه بر ساخت حمام، حوزه علميه و خدمت به مردم مهران، يک باب مغازه مشروب فروشي در ايلام را خريداري و آن را تبديل به کتابخانه کرد. خدمات آن مرحوم در دوران تبعيد آن چنان به مذاق حکومتي ها تلخ آمده بود که با وجود محکوميت 3 ساله تبعيد وي، پس از يک سال او را از ايلام خارج کردند.


تصادف مشکوک
مرحوم کافي به خاطر همراهي با نهضت اسلامي و پيروي از امام (ره) تهران را ترک کرد و ظهر روز پنج شنبه 30 تير ماه 1357 راهي سفر به مشهد شد. برادرم پس از توقف در شيروان و اقامه نماز صبح روز شانزدهم شعبان به سفرش ادامه مي دهد اما در بين راه قوچان به مشهد، خودروي آن مرحوم با يک خودروي ارتشي تصادف شديدي مي کند. در آن لحظه با وجود زخمي و مجروح شدن همه اعضاي خانواده، آمبولانسي که به محل تصادف مي آيد، فقط برادرم را منتقل مي کند و در نهايت به مرگ او منجر مي شود که اين اتفاق براي ما مشکوک بود. پيکر برادرم پس از کش و قوس هاي فراوان ناشي از التهاب فضاي عمومي و کشته شدن چند نفر از مردم مشهد، به حرم مطهر امام رضا(ع) منتقل مي شود اما ساواک اجازه تدفين پيکر آن مرحوم را نمي دهد. سپس پيکر او را به تهران منتقل مي کنند اما در نهايت مجدد با هواپيماي 42 نفره اي که 38 نفر آن ها ساواکي بودند، به مشهد منتقل و در خواجه ربيع مشهد به خاک سپرده مي شود. خاطرم هست اولين مجلس ختم مرحوم کافي در مسجد «سيد عزيزا...» تهران و به دعوت آيت ا... سيد احمد خوانساري برپا شد و بيش از 50 هزار نفر در اين محفل حضور يافتند تا نشان دهند کافي مردي خدايي و از جنس مردم بود. خراسان رضوی






نظرات شما

نام:

ايميل:
وب:
شماره امنيتي:
نظر شما:


0 نظر در صف تاييد است.